جاری میان زندگی

جاری میان زندگی

۱۵ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

 

احساس راحتی می کنم، دارم سعی می کنم به خودم و خدا اعتماد کنم

 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۵ ، ۰۸:۴۲
زهرا

 

دنیاست دیگر، حالا فکر کن مجازی هم باشد، یک دکمه می زنی و تماااام، به همین راحتی!

غرق در دنیا و آدم های مجازی که می شویم گویی حس راحتی درونمان کمی مشوش خواهد شد حتی اگر آن مجازی ها روزی حقیقی ترین آدم های زندگیمان بوده باشند

می دانم، دنیای مجازی خوب دوستی های مجازی خوب اما نه همیشه

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۵ ، ۲۱:۵۸
زهرا

بچه که بودم راحت به دیگران اعتماد می کردم

بزرگتر شدم و کم کم یاد گرفتم هر کسی قابل اعتماد نیست

اکنون چنان با تجربه شده ام که پی برده ام هر کسی لایق احترام و اعتماد نیست

آدم ها چیزی را که ندارند بیشتر بر زبان می آوردند

پس بترسیم از آدم هایی که دم از شرافت و فرهیختگی می زنند ...

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۵ ، ۲۱:۲۰
زهرا

میگه تو کار میکنی مطالعه هم میدونم داری متن و نوشته های با احساس مینویسی

...

من کار میکنم اما نه چیزی که باید میبود

مطالعه نه جوری که باید و شاید

و نوشتن خیلی وقته مثل قبل نیستم

... شاید باید کاری کنم 
 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۵ ، ۱۴:۴۹
زهرا

هاشمی رفت!

امروز زندگی جریان داره اما انگار شهر ساکت تر و ساکن تر شده

توی چهره ها یک شوک بزرگ هست و یک سکوت عمیق

و مرگ چقدر نزدیک

یک عده عزا گرفتند و فاتحه ایران رو خوندند و یک عده جشن گرفتند

واقعا چطور میشه از مرگ یک انسان، یک هموطن، کسی که یک روز لقب سردار سازندگی بهش دادیم خوشحالی کرد؟

یکی میگه مگه میلیونرها هم می میرند؟ اون یکی میگه مولتی میلیاردر ... یکی میگه روی جنتی کم شد ....

جدای از سیاست و اینکه ایشون همشهری من یا بهتره بگم هم استانی منه براشون طلب مغرفت می کنم برای کارهای نیکی که برای ایرانم کرده

یک روزی همه ما میریم پولدار و فقیر، مشهور و گمنام و با اعمالمون تنها میشیم

 

+

امروز که به اتوبوس دیر رسیدم و مجبور شدم یک مسیر رو پیاده برم تا به مسیر تاکسی برسم توی دلم احساس نارضایتی می کردم

وقتی تاکسی جلوی پام ایستاد اما راننده گفت شهرستانیه و میخواد بره بیمارستان مهرگان و بلد نیست جا خوردم

ولی انگار همه چیز طبق برنامه بود و من مأمور شده بودم با اونا برم و راه رو نشونشون بدم

 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۵ ، ۰۷:۵۴
زهرا

اگر نمی تونی ببخشی، هیچ وقت بخشش نکن، هیچ وقت قرض نده، هیچ وقت برای کسی کاری نکن

مکرر درباره اون بخششت حرف زدن برای هر کسی، به رخ کشیدنش، توقع جبرانش، توقع پس دادن قرضت در حالی که طرف نداره ....

اینا گناه بزرگیه

ببخش نکن که بعدش گناه بزرگی رو انجام بدی

همین!

 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۵ ، ۰۹:۰۶
زهرا

خدایا امروز خیلی روز خوبیه

خیلی

من بهت اعتماد دارم

ممنونم به خاطر این خبر خوشی که بهم دادی خیلی خیلی ممنونم

الحمدلله کما هو اهله

 

 +

 امروز خدا با این کاری که کرد عزت نفسم رو حفظ کرد

خدایا همیشه بهم عزت بده و کمکم کن همیشه و در همه حال عزت نفسم حفظ شه
 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۵ ، ۱۳:۳۳
زهرا

یادم باشه همیشه برای دیگران بهترین چیزها رو بخوام

در موردشون بهترین فکرها رو بکنم

مشکلاتشون رو کوچک نشمرم

همیشه حق به جانب و یک طرفه قضاوت نکنم

سعی کنم مشکلشون رو حل کنم نه اینکه خودشون رو حل کنم

 

 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۵ ، ۱۲:۲۷
زهرا

زهرا همیشه میگفت: زری بذار من قبل از تو عروس شم اگه تو عروس شی بری من دق می کنم

خدا رو شکر فروردین امسال ازدواج کرد

حاملگی خطرناکی داشت که خدا رو شکر الان بهتره

زهرا دوست دوران مدرسه

همون کسی که وقتی قضیه بیماریم پیش اومد خیلی نگران بود و خیلی گریه و دعا کرد برام

شاید زیباترین خاطره مون با هم پارسال که مشهد رفتیمه، روزهای فوق العاده ای بودن

چقدر خوبه که هست، چقدر خوبه که 4 ساعت تمام هی حرف زدیم و خندیدیم

چقدر خوبه که حالش خوبه

ممنونم خدا

 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۵ ، ۲۲:۴۶
زهرا

باید بتونم  یک تصمیم درست بگیرم

باید یاد بگیرم من اینجام و اینجا و این لحظه تنها چیزیه که دارم

باید یاد بگیرم تجربه های گذشته م به من خیلی چیزها یاد داده اما گاهی اون گذشته این حال رو هم خراب کرده

باید یاد بگیرم من تنهام

باید یاد بگیرم تنها اما قوی ام

باید ....

 

+

چرا این رفتنو باور ندارم ...

 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۵ ، ۱۰:۰۵
زهرا